پولتان را چه ميكنيد؟
اولين سؤال اين است: مديريت مالي خانواده، چه موضوعهايي را در بر ميگيرد؟
موضوعات مربوط به مديريت مالي خانه و خانواده، شامل موضوعات زير است:
– ميزان درآمدها و مداخل خانواده و نحوه توزيع آن با توجه به نيازهاي اعضا؛
– نحوه مديريت امور مربوط به چك و اسناد مالي خانواده (كه شامل كارتهاي اعتباري هم ميشود)؛
– نحوه تصميمگيري درباره سرمايهگذاريها و مديريت آن؛
– ميزان پول توجيبي بچهها و پولي كه براي بچهها هزينه ميشود (مدرسه، خريد و…)
– مقدار وامهاي پرداختي در ماه؛
– مديريت بدهيها و نحوه پرداخت آنها؛
– نحوه پرداخت ماليات و مبالغي كه براي بازنشستگي بايد پرداخت كرد؛
– مديريت خرج و مخارج خانواده (هزينهها)؛
– بحث خرج كردن در مقابل پسانداز كردن
– بحث داراييهاي منقول و غيرمنقول خانواده (از جمله ارث و ميراث و…)
هر يك از اين حيطهها ميتواند زن و شوهر را دچار مشكل كرده، آنها را به اختلاف بيندازد. اما سه دسته عمده تعارضهاي مالي خانوادهها و به خصوص در خانوادههاي تازه تشكيل شده، عبارتند از:
1ـ تعادل بين دخل و خرج زندگي
حتماً شما هم شعر معروف سعدي را شنيده يا خواندهايد كه:
چو دخلت نيست/ خرج آهستهتر كن!
اين شعر در يك كلام، اشاره به همين تعادل بين دخل و خرج زندگي است. مهارت تنظيم و دخل و خرج يكي از مهارتهاي فرزندپروري، مهارتهاي مديريت خانواده و… از اركان زندگي است. مهارت مديريت امور مالي و تنظيم دخل و خرج، يعني اينكه زن و شوهر ياد بگيرند (يا قبلاً ياد گرفته باشند) كه در يك زندگي مشترك تعادل بين درآمدها و خرجها و هزينههاي خانوار يك ضرورت است. متعادلسازي در اينباره، در حقيقت نوعي برقراري تعادل بين خطرپذيري و رفع نيازهاي ايمني افراد است.
اما چرااين مسئله، يعني تنظيم يا تنظيم نكردن دخل و خرج خانه، به تعارض و اختلاف ميانجامد؟
پاسخ در ندانستن مهارتهاي مديريت مالي خانه توسط زن و شوهرهاست. در بسياري مواقع زن و شوهر يا مهارتهاي فوق را نميدانند يا اگر هم بدانند، انگيزهاي براي استفاده از آنها ندارند (اين موضوع در زن و شوهرها به خصوص اگر هر يك از زوجين داراي درآمد ثابتي باشند، بيشتر مصداق مييابد.)
2ـ ترجيحات متفاوت زوجها در هزينه كردن
دومين زمينه تعارض در زمينه امور مالي، تفاوت زن و شوهر در نحوه خرج كردن است. چه بسا كه مردي بخواهد هم درآمد خانواده را در راه خريد نيازهاي نه چندان ضروري خود خرج كند و زن او خواهان يك سرمايهگذاري مطمئن و آيندهدارتر باشد و برعكس. اين تعارض را ميتوان، تعارض «خرج كردن ـ پسانداز كردن» ناميد. باز هم خانوادههاي جوانتر در اينباره با مشكلات بيشتري روبهرو هستند. اين مشكل، در حالي است كه يكي از زوجها شيفته و مجذوب خريدهاي آني و تأمين همه نيازهاي خود و احتمالاً همسرش هست، ديگري معتقد است كه درآمد خانواده يا حداقل بخشي از آن را بايد پسانداز، كنند يا در كاري كه براي زندگي آينده آنها و فرزندانشان حياتي است، سرمايهگذاري كنند (مثلاً در مسكن يا…).
بسيار پيش ميآيد كه يكي از دو زوجين ميخواهد تا همه ناكاميها و محروميتهايي را كه در اين زمينه در زندگي پدرياش داشته در منزل خود جبران كند و به ولخرجيهاي بيش از حد بيمهابا گاهي هم خرجهاي بيتأمل ميپردازد و اين در حالي است كه همسر حتي اگر هم مخالف باشد آن را تا مدتي بروز نميدهد و بعد به ناگهان مخالفت خود را ابراز ميكند و مشكل عيان ميشود.
3ـ اختلاف در نوع سرمايهگذاري
اختلاف در نوع سرمايهگذاري، زماني بين زن و شوهرها روي ميدهد كه يكي از آنها با اعتقاد راسخ به اينكه اگر در كاري كه يا خود او يا ديگران آن را پردرآمد ميدانند، سرمايهگذاري كند حتماً در زندگي با موفقيتهاي بينظيري از قبيل «ثروتمندتر شدن يك دقيقهاي يا يك روزه و…» روبهرو ميشود و به اصطلاح «يكشبه ره صد ساله را ميپيمايد». او تلاش ميكند تا همسرش را متقاعد سازد تا اگر پساندازي دارند دراينباره سرمايهگذاري كنند يا حداقل مخالفتي با اين سرمايهگذاري ننمايد. تا اينجاي كار شايد مشكل چنداني پيش نيايد. اما اگر به دلايل مختلفي سرمايهگذاري ناموفق باشد و آن رؤياي اوليه تحقق نيابد، اختلاف و درگيري بين زن و شوهر شروع و مدام هم زياد و زيادتر ميشود و در حاليكه يكي ديگري را به بر باد دادن زندگي و خانواده، متهم ميكند، آن ديگري حمايت نكردن كافي و مناسب و بهموقع از طرحهاي خود را به رخ همسر ميكشد. به هر روي اين شرايط، زندگي را بر طرفين سخت و مشكل مينمايد.
هر چند كه تعارضها و اختلافات زن و شوهرها در مورد مسائل مالي به اين سه مورد محدود نميشود، ولي اينها از اصليترين مشكلات در اين زمينه هستند و تنها احترام و ارزش قائل شدن زن و شوهرهاست كه مانع از به وجود آمدن چنين مشكلاتي ميشود.