موسیقی درمانگر كیست؟
زمان هر برنامه بر حسب ميزان توان، حوصله و تمركز افراد تنظيم ميگردد. گاهي براي برخي مانند كودكان اتيستيك جلسههاي اوليه بيشتر از يك يا دو دقيقه به طول نميانجامد. در مقابل براي بيماراني كه شرايط ذهني و روحي آمادهاي دارند، جلسههاي دوساعته تنظيم ميشود.
تنظيم ساعت و روز تمرين به ميزان نياز، همكاري و توانايي ذهني بيمار و همچنين هزينههاي درماني او بستگي دارد مدت و دوره درمان نيز مانند هر دوره پزشكي مربوط به نوع ناراحتي و شرايط جانبي آن است. برخي از دورههاي تجويز شده حتي ممكن است دو سال نيز به طول انجامد. در اين موارد، بيمار بايد شرايط كافي براي مراجعه و طي دوره را داشته باشد. براي بسياري از موارد نيز دورههاي كوتاهمدت (چند هفته يا ماه) تنظيم ميگردد.
نمونهاي از برنامهريزي موسيقيدرماني
جدول برنامهريزي براي گروهي از بيماران اسكيزوفرن، تمرينها هر هفته پنج روز و هر روز يك ساعت به مدت دو ماه در نظر گرفته شده است.
علائم مرضي نياز رواني بيمار محورهاي فعاليتهاي موسيقيدرماني به كار رفته
گنگي و يكنواختي عاطفي تحرك عاطفي و پاسخهاي عاطفي مناسب – همخواني (خواندن گروهي)
– همنوازي (نواختن گروهي)
– حركتهاي موزون گروهي
– شنيدن قطعهها و آهنگهاي محرك عاطفي
فقر كلامي تحرك كلامي و ارتباط كلامي مناسب – خواندن فردي و گروهي ترانههاي مورد علاقه و مشهور
– بحث و گفتوگو درباره ترانهها و آوازهاي مورد علاقه
كمبود اراده – بياحساسي و فقدان احساس لذت – بيتفاوتي اجتماعي – افزايش انگيزه و علاقه لازم براي رسيدن به اهداف.
– پشتكار در كار
– ايجاد انرژي
– ترغيب به فعاليتهاي لذتبخش گروهي
– دوستي و ارتباط فردي با همسالان – حركتهاي موزون فردي و گروهي با موسيقي
– بديههنوازي با ساز مورد علاقه
– خواندن گروهي آهنگهاي مورد علاقه
– تمرين و آموزش سازهاي مورد علاقه
– شنيدن قطعههاي مورد علاقه
نقصان توجه توجه و تمركز – نواختن روي تيغههاي مشخص
– خواندن ترانههاي مشخص
توهم، هذيان – توجه واقعگرايانه به زمينههاي كلامي و غيركلامي
– اعتماد به ديگران
– تخليه احساسهاي خصومتآميز
– احساس آرامش – خواندن اشعار گروهي مورد علاقه
– حركتهاي موزون گروهي
– بديههنوازي و بديههخواني
– بحث و گفتگو پيرامون ترانهها و تمهاي مشخص موسيقايي
همانگونه كه اشاره شد موسيقيدرماني، براي تمامي بيماريها مفيد است و همه زمينههاي پزشكي و روانپزشكي را نيز پوشش ميدهد.
موارد زير، بخشي از بيماريهايي است كه در حال حاضر از خدمات موسيقيدرماني بهرهمند ميشوند:
– افرادي كه نقايص هوشي – حسي دارند مانند عقبماندگان ذهني، ناشنوايان، نابينايان و كساني كه اختلال گفتاري دارند.
– معلولان و كساني كه ناراحتيهاي ارتوپدي در استخوان، مفصل و عضلهها دارند. همچنين معلولاني كه دچار نقيصههاي چندگانه هستند، مثل كساني كه فلج مغزي توأم با عقبماندگي و يا ناشنوايي دارند، يا عقبماندگاني كه نابينا هم هستند، يا معلولاني كه مشكل گفتاري نيز دارند و…
– اختلالهاي رفتاري و عاطفي شامل اضطراب و افسردگي كودكان، ترسهاي مرضي، اتيستيك، بزهكاري، بيشفعالي و…
– اختلال رواني شامل ناراحتيهاي رواننژندي مانند اضطراب، افسردگي، وسواس، فوبي، هيستري و بيماريهاي روانپريشي شامل انواع اسكيزوفرني، افسردگيهاي دوقطبي و…
– بيماريهاي پايانه و رو به مرگ مانند سرطان و ايدز (HIV).
– بيماريهاي جسمي مزمن، از دردهاي ساده تا بيماريهاي مزمن قلبي، كليوي و تنفسي.
همه بيماران ميتوانند براي كاهش علائم اصلي بيماري از موسيقي استفاده كنند. اين كار بهطور جانبي روي علائمي كه ارتباط غيرمستقيم با ناراحتي دارند اثر گذاشته، شرايط بدني و روحي مناسبتري براي سلامت و خوشي بيمار فراهم ميسازد.
موسيقيدرماني در ايران
ايران، به عنوان يكي از تمدنهاي كهن، علاقه و قابليت فرهنگي خود را در استفاده از موسيقي در زمينههاي مختلف بهخوبي نشان داده، همانند ديگر تمدنهاي كهن در زمينههاي درماني، روحي و عرفاني از موسيقي استفاده كرده است. تا پيش از نفوذ اسلام در ايران، استفاده از موسيقي در زمينههاي مختلف زندگي جزء آموزش و برنامههاي رسمي دولتمردان ايراني بود و موسيقي مسير تحول و سير خود را به خوبي پشت سر گذاشت. اما ايران بعد از اسلام تا حدودي با فرهنگ جديد و تضادهايي در برخي زمينههاي هنري روبهرو گرديد و بهخصوص موسيقي فرصت مناسبي براي رشد عملي نيافت. در اين زمان بهناچار فيلسوفان به تئوريها و نظريهپردازيها روي آوردند و موسيقي بيشتر در كتابها و نوشتارها خلاصه شد. متخصصان موسيقي ايران، فرصت و جرأت كافي براي مطرح شدن پيدا نكردند و توانايي و ظرفيتهاي بالاي موسيقي ايران مسير پيوسته خود را از دست داد.
مطالب و نوشتارهاي بجا مانده از گذشتگان در زمينه موسيقيدرماني، علاقه موسيقيدانان ايراني را به تأثير رواني و عاطفي مايههاي موسيقي بهطور بارزي نشان ميدهد كه بيشتر تئوري و نظريهپردازي بوده، از نظر عملي كار چنداني انجام نشده است.
در مورد تأثير روانشناختي موسيقي ايراني به عنوان يكي از قويترين موسيقيهاي مشرقزمين، كار زيادي انجام نشده است. در واقع هنوز راههاي علمي و توجيه واقعي براي آن بررسي نشده است. موسيقي ايراني، با قابليت درونگردي و وحدتگرايي درباره گردشهاي دانگي و مركزگرايي با مايههاي مختلفي كه دارد راههاي مناسبي براي ايجاد ارتباط عاطفي فراهم ميسازد، كه ميتوان آن را به عنوان موسيقي آرامبخش و سبكساز مورد بهرهبرداري و استفاده قرار داد.
اما استفاده از موسيقي ايراني و سازهاي آن در طراحي و تدوين برنامههاي متنوع موسيقي درماني و ارائه تمرينهاي مناسب، نيازمند اقدامات و امكانات بسياري است.
با اين وصف، نبايد برنامهها و شيوههاي موسيقيدرماني كشورهاي ديگر را ناديده گرفت. آنها در زمينه موسيقيدرماني، اطلاعات جامع و برنامههاي وسيعي طراحي كرده، آن را به رشته تحصيلي و دانشگاهي رساندهاند. استفاده از تجربه آنها براي ما بيش از هر چيزي ضروري است.
در حال حاضر، حدود يك دهه است كه موسيقيدرماني در ايران به صورت برنامههاي علمي محدود در بعضي از مراكز از جمله مراكز كودكان استثنايي اجرا ميشود، استادان و دانشجويان علاقهمند رسالههايي را با استفاده از تجربههاي موجود جهاني، تحقيق و تدوين نمودهاند.
نگارنده نيز با تأسيس مؤسسه آموزشي – پژوهشي موسيقيدرماني در ايران، از سال ١٣٧٩ از تجربههاي كلاسيك موسيقيدرماني استفاده كرده است و در اين راستا قابليت و اثر مايههاي موسيقي ايراني در سبكسازي روحي مطالعه شده، اگرچه اين فعاليتها بسيار آهسته و تدريجي بوده است، اما روند آن در حد امكانات و شرايط اجتماعي دوره حاضر است.
اما واقعيت اين است كه توسعه علمي و اشاعه دانش جوان موسيقيدرماني در ايران به حركتي ملي و فراگير نيازمند است و تأسيس يك يا چند مؤسسه خصوصي و فعاليتهاي متفرق، نميتواند نياز و علاقه عمومي و گسترش سريع اين رشته را پاسخگو باشد و محروميت و توقف در آن نيز، شايسته جامعه دانشگاهي و زمان حاضر نيست.
ازاينرو، پس از آنكه پيشنهاد تأسيس اين رشته در دانشگاه با اقبال روبهرو نشد، نگارنده ضرورت تأسيس انجمن موسيقي درماني را مرهمي بر موضوع دانسته، پس از طي مراحل گوناگون حقوقي و اداري آن در مدت سه سال، سرانجام در سال ١٣٨٠ به ثبت رسانده و فعاليتهاي آموزشي و عملي خود را آغاز كرد.
اهداف اصلي انجمن موسيقيدرماني ايران، ارتقاي دانش موسيقيدرماني در جامعه، تقويت روحيه مثبت اجتماعي، بهداشت رواني موسيقايي، توسعه زمينههاي كاربردي اين رشته در توانبخشي بيماران مختلف پزشكي و روانپزشكي و… است. مهمتر از همه، تنظيم دوره تربيت موسيقي درمانگر است كه علاقهمندان واجد شرايط با طي دروس و واحدهاي مرتبط مهارت و اطلاعات لازم براي فعاليت موسيقيدرماني را ميآموزند.
دیدگاهتان را بنویسید