روانشناسی چاقی
چه عوامل روانشناختي در بروز چاقي مؤثر است؟
گرچه عوامل فيزيولوژيك از قبيل فرآيند تنظيم چربي و ميزان سوخت و ساز از عوامل مهم در تعيين وزن بدن هستند، ترديدي نيست كه عوامل روانشناختي نظير يادگيري مشاهدهاي، استرس، حالات عاطفي و هيجاني نيز به چاقي كمك ميكند. تنها كافي است كه بررسي دقيقي روي آگهيهاي تبليغاتي تلويزيوني در مورد خوراكيها داشته باشيم و آنوقت مشخص ميشود كه بخش اعظم اين آگهيها به فستفود، مواد قندي، شيريني، چيپس، پفك و نوشابه مربوط است. شرايط و موقعيتها نيز نقش مهمي ايفا ميكنند. جشنهاي خانوادگي، تماشاي تلويزيون، بحث و گفتوگو و تنشهاي محيط كار، همه ميتوانند به زيادهخوري يا دور افتادن از رژيم منجر شوند. ميانوعدههاي برنامهريزي نشده، در دسترس بودن غذا نيز موجب چاقي ميشود. هيجانهاي منفي مثل افسردگي و اضطراب نيز ميتوانند به پرخوري كمك كنند. گاهي افراد در مقابل شادي، درد، اندوه، استرس، محروميت، تنهايي، ملالت، عصبانيت و يا ساير احساسها غذا را تسليبخش ميدانند
خانوادهها در چاق شدن فرزندشان چه نقشي دارند؟
بدن ما، ماشين عجيبي است كه دقيقاً ميداند چهوقت هنگام خوردن است و چه موقعي بايد به آن پايان داد، اما برخي عوامل اين مكانيسم را دستخوش تغيير ميسازند، ضمناً اين جملهها به گوشتان آشناست: «بشقاب غذاي خود را تمام كن! مردم بيچارهاي وجود دارند كه چيزي براي خوردن ندارند» يا «قبل از شام چيزي نخور اشتهايت كور ميشود…» يعني شايد هنگامي كه فرد، اشتهايي به خوردن ندارد با گفتن اين جمله كه بشقاب غذاي خود را تمام كن، وي را به سمت پرخوري سوق ميدهيم. اين امر باعث ميشود فرد نتواند رفتار خوردن را متوقف كند و تا مثلاً بسته چيپس را تمام نكند از خوردن دست نميكشد.
استفاده از اطلاعات روانشناسي هم ميتواند در برطرف كردن چاقي سهم مهمي داشته باشد؟
بله؛ پژوهشها نشان ميدهد كه با آموختن روشهاي روانشناسي از قبيل روشهاي وانهادگي، تنآرامي و عادت به جايگزيني اين روشها جهت كنترل احساسات منفي در ٧٠ درصد موارد كاهش چشمگيري در وزن و اصلاح الگوهاي تغذيهاي و در باقي موارد، حداقل رضايت از خود بهوجود ميآيد.
آيا انتظارات هم در چاقي نقش دارند؟
به نظر ميرسد نقش انتظارات هم در چاقي مهم است. در آزمايش كودكان چاق و معمولي حق داشتند روزي يك بستني بخورند. اين روند به مدت دو هفته ادامه داشت. پس از آن اعلام شد كه بنا به دلايل منفي دستگاه بستنيساز خراب است. اول آنكه كودكان چاق، بيشتر از كودكان طبيعي نسبت به اين امر واكنش منفي مثل غرولند كردن و شكايت كردن نشان دادند. ثانياً وقتي اعلام شد كه عيب دستگاهها برطرف شده، كودكان معمولي تقاضاي بستني روزانه خود را كردند، در حالي كه كودكان چاق مدعي دريافت بستنيهاي اين ايام اخير هم بودند و بعضاً قهر هم ميكردند!
دیدگاهتان را بنویسید