ظاهري زيبا، اما دروني زشت داري!
زيبايي ظاهري به هيچ وجه اصل نيست، چرا كه ظاهر ما بايد بهنوعي منعكس كننده درونمان باشد. شما ميتوانيد با انجام جراحيپلاستيك صورت، چشمان و بيني زيبايي داشته باشيد، ميتوانيد پوستتان را عوض كنيد؛ شكلتان را عوض كنيد، اما اين تغييرات قرار نيست، موجوديت و جوهر شما را عوض كند. درونتان هنوز آزمند و حريص باقي مانده است، پر از شهوت، خشونت، خشم و حسادت. جراح پلاستيك نميتواند براي اينها كاري انجام دهد و شما براي تغيير اينها، بهنوع متفاوتي از جراحي نياز داريد. آن جراحي اينجا اتفاق ميافتد: اكنون روي تخت جراحي هستيد. هر چه بيشتر مراقبه كرده و آرام شويد، يگانگي عميقي با هستي برايتان رخ ميدهد. با آهنگ جهان هستي، يكي ميشويد. زمانيكه ضربان قلبتان با تپش جهان هستي موزون شود، وجودتان از مرحله حيواني به سوي انساني شريف حركت ميكند. انسان شدن نيز پايان كار نيست. جستوجو را عميقتر ادامه دهيد! آنجا مكاني هست كه انسانيت را دگرگون ميكند و چيزي از الوهيت به درون شما ميتاباند. كافي است يك مرتبه خدا را در آنجا ملاقات كنيد، همچون نوري است كه به خانهاي تاريك بتابد. پنجرهها، نور را نشان خواهند داد، حتي شكافهاي ديوار، سقف و يا درها نيز نور درون را نشان ميدهند، درون، فوقالعاده قوي و برون، بسيار ضعيف است. درون ابدي و برون بسيار موقتي است. مگر چند سال جوان خواهيد ماند؟ با محو شدن جواني، احساس ميكنيد كه زشت شدهايد، مگر اينكه جوهر درونتان نيز با سنتان رشد كند، در اين صورت حتي در كهنسالي چنان زيبايياي خواهيد داشت كه مورد رشك جوانان باشد. بهياد داشته باشد كه تغيير در برون از درون اتفاق ميافتد، اما من آن را حتمي نميدانم. چنين چيزي اكثر اوقات اتفاق ميافتد، اما گاهي وضعيت برون چنان فاسد و خراب است كه حتي نور درون نيز نميتواند آن را دگرگون كند. گاهي چنان با محيط اطرافمان يكي شدهايم كه فراموش كردهايم اطرافمان به خودي خود زنده نيست و بايد مركزي در درون وجود داشته باشد و جستوجو براي مركز، تنها جستوجوي مذهبي است؛ جستوجو نه براي خدا، بهشت و يا هر گونه پاداشي. براي تقواي، و حتي نه براي دوري از جهنم و جزايش است.
تنها يك جستوجوي مذهبي قابل اعتماد و صحيح وجود دارد و آن شناخت عمق وجودتان است؛ اين يعني يكي شدن با كل جهان هستي. با ورود به معبد درونتان به معبدي واقعي پا نهادهايد. معابد ديگر همگي دروغيناند و ساخته دست بشر، خداهاي آن معابد همگي خودساختهاند، تنها يك چيز ساخته دست بشر نيست و آن عمق شأن شما و زيبايي درونتان است. اين زيبايي كه در وجود بيرونتان جاري ميشود، نه فقط درون را دگرگون ميكند، بلكه ظاهر جديدي به وجود بيرونيتان ميبخشد؛ معصوميت، وقار، آرامش، ژرفا و عشق به تمامي در شما شكوفا ميشود، سپس حتي پيرامونتان نيز زيبا و موزون خواهد شد و رقصي از وجد و شادي در درونتان بهپا ميشود.