موفقيت فردي
اگر زود از خواب بيدار شوم، بلافاصله از رختخواب بلند مي شوم، حتي اگر ساعت 5 صبح باشد. اين زمان، موقعي است كه من «در بهترين وضعيت خود» قراردارم و هيچ كس ديگري مزاحمم نمي شود.
به خود زحمت نمي دهم كه تا دير وقت كار كنم، زيرا وقتي خسته هستم، در وضعيت چندان مطلوبي قرار ندهم.
سعي مي كنم با قطار سفر كنم و درسالن هاي انتظار ايستگاه هاي راه آهن، منتظر وسيله سفر خود باشم، زيرا زمان مناسبي براي فكر كردن و برنامه ريزي در اختيارم خواهد بود؛ نه با هواپيما و انتظار در فرودگاه كه به سبب حس تعجيل و نبود وقت كافي، زمان مناسبي دراختيار نداشته باشم.
همه جا يك يادداشت جيبي براي تنظيم و اصلاح هدف ها و فعاليت هايم و يك دفتر سررسيد براي برنامه ريزي هفتگي همراه دارم.
از همه ي «اوقات انتظار» خود بهره جويي مي كنم – همه اوقات فراغتي كه بتوانم به تنهايي به موفقيت خود بينديشم و به آن بپردازم.
هر جمعه «آنچه را كه مي خواهيم اين هفته در جهت اهدافمان انجام دهيم» با هريك ازاعضاي خانواده، مرور و بازنگري مي كنم.
اهدافي را «براي يك سال» تعيين و هر شش ماه يك بار در آن ها تجديد نظر مي كنم. هر چه موفق تربوده باشم، اين اهداف بيش تر نياز به تجديد نظر دارند.16
برنامه زماني ساليانه اي براي تعطيلات تنظيم مي كنم.
پيشاپيش براي روزهاي آخرهفته برنامه ريزي مي كنم مي كنم (تا موازنه كارها و امور را برقرار كنم) و اين كار را از چند ماه قبل انجام مي دهم.
مهم ترين كارها را اول از همه انجام مي دهم.
ازجواب ندادن به تلفن لذت مي برم (و سعي مي كنم كه از تماس هاي تلفني كه در پاسخ به پيغام هاي تلفني ديگران است، پرهيزكنم).
هيچ گاه به دنبال كمال مطلق نيستم (اين امر دست نيافتني است).
نسبت به قضاوت خود در انتخاب اولويت ها اعتماد به نفس دارم و علي رغم مشكلات و دشواري ها آن ها را رها نمي كنم.
از خود مي پرسم اگر اين كارها را انجام ندهم، آيا اتفاق ناگواري مي افتد؟ اگر نه، آن كار را انجام نمي دهم.
هيچ گاه سعي نمي كنم هر كاري را كه «مجبورم»، انجام دهم (هيچ گاه سعي نمي كنم كه هركاري را انجام دهم).
زماني را براي فكر كردن، آزاد مي گذارم.
برنامه هاي اصلي سال آينده، شش ماه آينده و ماه آينده را مشخص و تعيين مي كنم.
به سعي و تلاش خود را براي كارهايي كه گمان مي كنم برنامه ها و طرح هاي اصلي من هستند، ادامه مي دهم.
فهرستي از «اقدامات لازم الاجرا» كه در آن، اولويت ها نيز مشخص شده اند، تهيه مي كنم.
از يافتن همه ي اقدامات عملي كه اكنون مي توانم براي پيشبرد اهداف خودانجام دهم، لذت مي برم و با برداشتن هر گام، احساس شور و شعف مي كنم.
پيوسته از خودم مي پرسم: «بهترين نحوه بهره جويي از زمان فعلي، يعني همين الآن چيست؟»