موسيقي ابزار درمان است
«موسيقي نه تنها جريان ريتمهاي بدن ما را تنظيم ميكند، بلكه اولين تأثيرش بر روي نظم ضربان قلب است.» اين مطالب را دكتر فريدريك از هولدن برگ روانكاو و متخصص موسيقي درماني از بيمارستان وابسته به دانشگاه اپن دورف بيان ميكند. وي در ادامه ميافزايد كه تقريباً تمامي جريانات و فعل و انفعالات در ساختار بدن ما تحت تأثير يك ريتم مشخص عمل ميكنند، ولي اين امر فقط مختص فركانسهاي تنفسي و نبضي نميشود، بلكه ضربان قلب، امواج مغزي و سيكل هورمونهاي بدن را هم شامل ميشود. ملوديها و موسيقي و صداهاي ملايم، به خصوص، تأثير زيادي بر تنظيم اين امواج دارند. اصواتي كه احساسات ما را نوازش ميدهد، ميتواند رفتار و احساسات ما را تغيير دهد، پروسه درمان شكيبايي و بردباري درد را افزايش ميدهد و انواع ترسهاي مرضي را از بين ميبرد. موسيقي از اين لحاظ است كه باعث آرامش ما ميشود و هيجانات و گرفتگي درد در مفاصل و ماهيچهها را كاهش ميدهد.
روانكاوان موسيقي درماني با اصوات و صداها كار ميكنند. آنها به وسيله موسيقي به طور هدفمندانهاي ريتمهاي دروني بيمارشان را فريب ميدهند. در اينجا بيمار نياز به هيچ شناخت قبلي ندارد، فقط بايد آمادگي پيدا كند كه خود را در موسيقي رها كند.
موسيقي درماني را ميتوان تك نفره و يا گروهي انجام داد، بر سر بالين بيمار و يا در يك فضاي تخصصي. بستگي به ميل بيمار دارد و اينكه چطور به نفع اوست.
گاهي روانكاو جلوي بيمار شروع به خواندن ميكند و يا با يكي از ابزارهاي موسيقي از روي نُتهاي مشخص شروع به نواختن ميكند. (اين طريق درمان را نسخه درماني يا درمان تئوريك ميگويند). و يا بيمار خودش شروع به نواختن ميكند. (كه اين طريق را موسيقي درماني اكتيو يا فعال ميگويند).
با اين گونه روشها رواندرمانگر ميتواند رابطهاي با بيمار خود برقرار كند و به اين طريق چيزهايي را از ذهن او بيرون بكشد، به شخصيت دروني او پي ببرد و اطلاعاتي از او كسب كند كه براي سلامتي او بسيار حائز اهميت است. بعد از اينكه درمانگر اعتماد بيمار را نسبت به خود جلب كرد، ميتواند ديگر تجويزات پزشكي را براي او انجام دهد. «از طريق موسيقي بيماران ميتوانند احساسات خود را به راحتي بروز دهند، احساساتي كه خود نسبت به آن بياطلاع بودند.» اين مطالب را دكتر نيكولا شيت متخصص موسيقي درماني بيان ميكند. وي در ادامه مي افزايد: «از طريق موسيقي درماني، احساسات مخفي بيدار ميشوند و بيماران ميتوانند اين احساسات را به طور شفاهي عنوان كنند، ولي برقراري ارتباط بين روانكاو و بيمار از طريق موسيقي متأسفانه گاهي از نظر بعضي بيماران مضحك ميآيد، به همين دليل وقتي يك نفر از آنها اين مسئله را عنوان ميكند، بقيه تحت تأثير او قرار ميگيرند، گاهي برعكس آن هم صادق است، بنابراين پذيرش ارتباط از طرف اولين نفر در گروه بسيار مهم است، چرا كه بقيه تحت تأثير او عمل ميكنند.