طبيعت، ما را درمان ميكند
چيف سيتل، عضو قبيله سوكوآميش دواميش است كه با سفيدپوستان منطقه پوجت سونر طرح دوستي ريخت. او در سال 1855 در معاهده بندر اليوت كه براساس آن مناطقي به سرخپوستان واگذار شد، شركت داشت.
اين بخش به خرد و حكمت بوميان امريكا اختصاص دارد. هنگامي كه به بررسي و مطالعه رفتار بوميان امريكايي ميپردازيم، به اين نكته پي ميبريم كه نياز رواني آنان با احترام به طبيعت و مقدس شمردن آن ارضاء ميشود. در اينجا قصد دارم به برخي گفتار خردمندانه بوميان امريكا اشاره كنم و اين بخش را به منظور يادآوري آنان و احترامي كه براي طبيعت قايلاند به شما پيشكش مي كنم. عشق عميق و توجه به طبيعت، ميراثي است كه از آنان براي ما به يادگار مانده است.
چيف سيتل
چيف سيتل به خاطر نامه مشهورش به رئيس جمهور امريكا و تقاضا از وي براي توجه به نقطهنظرهاي سرخپوستان شهرت فراوان دارد. او در نامهاش نوشت: «وجب به وجب اين خاك براي سرخپوستان مقدس است و ما ضمن اين كه در روح، شريك و برادريم، هر يك جزئي از اين سرزمين ارزشمند هستيم.» چيف سيتل در بخشي كه آغاز اين مقاله ذكر شد، از ما ميخواهد كه هشياري خود را نسبت به صداهاي نرم و لطيف و رايحههاي شيرين زندگي تقويت كنيم. اين كار به خاطر توجه به زيبايي طبيعت، اتصال به شبكه زندگي و احترام بيشتر به محيط زيست است. همه موجودات زنده در تنفس اين هوا شريك و سهيماند.
اورن ليونز
اورن ليونز كه به خاطر اعتقاد راسخش به اونونداگا شهرت دارد، در بند زير راز قبيلهاش را برون ميافكند و به ما ميگويد كه چرا افرادش در مقام تصميمگيري، هفت نسل جلوتر را مدنظر دارند.
«ما هنگام تصميمگيري در زندگي و دولت خويش، همواره هفت نسل بعد را نيز در نظر ميگيريم. وظيفه انساني ما حكم ميكند براي افرادي كه بعد از ما پا به عرصه وجود ميگذارند، زندگي بهتري تدارك ديده و يا دست كم موقعيت كنوني را برايشان حفظ كنيم. ما هنگام راه رفتن بر روي مادر زمين، با دقت گامهايمان را بر روي آن مينهيم، زيرا نيك ميدانيم چهره نسلهاي آينده از زيرزمين به ما نگاه ميكنند. ما هرگز آنها را فراموش نميكنيم.»
ولف سانگ
آيا ميتوانيم آن گونه كه ولفسانگ در ير به آن اشاره ميكند، به خود گوشزد كنيم كه هر چيز و هر مخلوق زنده، حلقهاي از زنجيره مقدس زندگي است:
«ارج نهادن و محترم شمردن (رعايت حقوق) خاك، آب، گياهان و جانوران، به منزله رعايت حقوق خودمان است. ما در قياس با ساير اجزاء و عناصر طبيعت نبايد خود را موجوداتي برتري بدانيم كه به لحاظ دانايي بيشتر در رأس قله بلند تكامل قرار دارد. در واقع ما همراه با درختان، سنگها، گرگهاي صحرايي، عقابها، ماهيها و وزغها كه هر يك رسالت خودشان را تحقق ميبخشند، حلقههاي زنجيره مقدس زندگي را تشكيل ميدهيم.
مردم شهرهاي ما تحت عنوان تمدن، اصالت حيات خود را از ياد بردهاند و نميدانند هدف نهايي زندگي، حفظ تعادل است. تأثيرات ناهنجار زندگي ماشيني در وجود ما رشد كرده و توسعه يافته است، از اين رو در تمام روز با افرادي در خود فرو رفته، خاموش و دست نيافتني _ چون خودمان _ رو به رو هستيم. سر و صدا و اغتشاش زندگي ماشيني، معنويت ما را سست و ضعيف كرده و تنگناها و محدوديتهاي فراواني را به ما تحميل كرده است. به اعتقاد من، حضور در طبيعت و تجربه مستقيم حلقههاي زنجيره زندگي، بيش از هر چيز، حيات دوباره به ما ميبخشد و ما را با خود راستين و شكوهمندمان هماهنگ ميسازد.»
واكينگ بوفالو
گرچه كتابها ومراكز مطالعه محيطي نيروبخش هستند، با وجود اين واكينگ بوفالو با بيان ديدگاههاي تازهاش سبب ميشود از زمين، مناظر و محيط طبيعي اطراف خويش بيشتر بهره ببريم. او ميگويد:
«اوه، بله، من به مدرسه سفيدپوستان رفتم. در آنجا خواندن كتابهاي درسي، روزنامهها و كتاب مقدس را آموختم، اما بهتدريج دريافتم كه اينها كافي نيست؛ مردان متمدن به ميزان قابل توجهي به كتابهاي چاپ شده متكياند. اما من به كتاب روح بزرگ كه كل خلقت را در برميگيرد بازگشتم. شما با مراجعه به طبيعت ميتوانيد بخش بزرگي از اين كتاب را مطالعه كنيد. اگر تمام كتابهايتان را در فضاي باز و در معرض آفتاب و باران و حشرات بگذاريد، پس از مدتي چيزي از آن به جا نميماند، در حالي كه روح بزرگ براي شما و من اين امكان را فراهم ساخته كه در دانشگاه، طبيعت، جنگل، رودخانه، كوهستانها و خودمان، مطالعه و بررسي كنيم.»
از ما خواسته شده تا با در نظر گرفتن كل خلقت، همه موجودات زنده طبيعت را چون دستها، پاها و قلب خويش، پارهاي از وجودمان به حساب آوريم. اين طرز تفكر وادارمان ميكند احساس جدايي از ساير عناصر طبيعت را كنار گذاريم و موجوديت خود را به زمان و مكان محدود نكنيم. بوميان امريكا اعتقاد داشتند همه جا مركز جهان و همه چيز مقدس است.
لوتراستندينگ بر
پيش از آن كه ما با تلاش و تكاپوي فراوان، فرهنگ و تمدن كنوني را بنيان نهيم، سرخپوستان پيامي را به ما مخابره كردند تا با توسل به آن، الوهيت خويش را تقويت كنيم و امكان تجلي اين نيرو را در روح، جسم و ديدگاههاي زندگي خود امكانپذير سازيم. سرخپوستان امريكايي، خدا را «واكان تانكا» مينامند و تمام زندگي را در اين ذات خلاصه ميكنند. بادها و ابرها هنگام حركت، واكان تانكا هستند و سنگها و درختان به عنوان مظاهر اين قدرت اسرارآميز و فراگير، همه عالم هستي را در برگرفتهاند. لوتراستندينگبر، رئيس قبيله اگلالاسيوكس، اين نكته را در قالب شعر زير بيان ميكند:
«سرخپوست به عبادت عشق ميورزد، از گهواره تا گور به محيط اطرافش احترام ميگذارد، تولد خود را در دامن پرشكوه و اشرافي مادر زمين تلقي ميكند و هيچ مكاني را پست و حقير نميداند. بين او و آن قديس بزرگ فاصلهاي نيست، ارتباطش شخصي و بيواسطه است. خير و بركت واكانتانكا همانند باراني كه از آسمان ميبارد، بر سرخپوستان جاري ميشود.»
اگر ميتوانستيد تحت تأثير تربيت مناسب، اين احترام را براي محيط اطراف خود نيز قائل باشيد، زندگيتان از آرامش و شادي لبريز ميشد. من شيفته طرز تفكر تماس بيواسطه آن قديس بزرگ هستم. اين چيزي است كه هر يك از ما آرزو دارد ديگر بار آن را در زندگياش تجربه كند، و شايد مشاهدات لوتراستندينگ بر در اين زمينه يك روش باشد. به دور و اطراف خود بنگريد و پيوسته در حال تكريم باشيد و در اين حال ديگران را نيز به انجام اين كار ترغيب كنيد!
واكينگ بوفالو
ديگربار به عقل و حكمت واكينگبوفالو باز ميگردم. ترديدي نيست كه پيشنهاد دادن به شما براي رها كردن زندگي شهري و اقامت گزيدن در طبيعت، تقاضايي ناهنجار و غير معمول است، زيرا شهرنشيني امتيازات زيادي دارد. به همين دليل شهرهاي ما با خصوصيات نيك و بد همچنان باقي ميمانند و ممكن است روزي همين ديد و برداشتمان از زندگي شهري، ما را از قوانين طبيعي و تعادل معنوي دور كند.
واكينگ بوفالو در سال1967 و در نود و شش سالگي چشم از جهان فرو بست. او بخش وسيعي از دنيا را درنورديد و عبارتهاي نغز و ارزنده زير را براي ما به يادگار گذاشت:
«تپهها از ساختمانهاي سنگي زيباتر هستند. زيستن در شهر، يك زندگي مصنوعي است. بسيارند افرادي كه به سختي ميتوانند خاك واقعي را زير پاهايشان حس كنند، اين كسان رويش گياهان را جز در گلدان نميبينند، نور خيابانها هرگز به آنان اجازه نميدهد نورافشاني ستارگان را در آسمان مشاهده كنند و جذب آن شوند. وقتي انسانها از مناظري كه توسط روح بزرگ آفريده شده فاصله ميگيرند، به آساني قوانين او را به باده فراموشي ميسپارند.»
واكينگ بوفالو از ما تقاضا نميكند محل زندگيمان را ترك كنيم، بلكه فقط تقدس زندگي را به ما يادآور ميشود و ترغيبمان ميكند كه پيوسته از چگونگي عملكرد قوانين طبيعي در اين زنجيره مقدس آگاه باشيم. اين قوانين بدون توجه به محل زندگي شما و شكل و موقعيت طبيعي اطرافتان، پيوسته سرگرم كار هستند؛ به بياني ديگر، هوا، آب، درختان، معادن، ابرها، جانوران، پرندگان و حشرات، جملگي از زندگي پشتيباني ميكنند. به اجداد و نياكان اوليه ما كه هزاران هزار سال پيش بر روي اين زمين زندگي كردند و به قوانين طبيعي به ديده احترام نگريستند، توجه كنيد! اين همان چيزي است كه امروزه «هشياري اكولوژيكي» خطاب ميشود. سرخپوستان امريكا براي بقاي ارزشمندي حيات، به فكر هفت نسل بعد از خود نيز هستند.
آنان در قالب شعر از ما تقاضا ميكنند اين شعله را فروزان نگه داريم. توصيه ميكنم به اين نكتهها بينديشيد و اجازه دهيد برخي از اين عقل و خرد كهن به زندگي شما راه پيدا كند!
اكنون با دعاي اوجيبوي ، نظريات سرخپوستان امريكايي را به پايان ميبرم، اميدوارم اين توصيهها را هر روز بخوانيد و از آنها پيروي كنيد.
«پدربزرگ، به جدايي و تفرقه ما بنگر! ما نيك ميدانيم در سراسر عالم خلقت، تنها خانواده بشر از راه مقدس منحرف شده است. ميدانيم كه اينك از هم جدا هستيم. بايد دوباره بازگرديم و در مسير تقدس گام برداريم. پدربزرگ، تواي مقدس! به ما عشق، شفقت و حرمت بياموز. بادا كه با اين موهبتها سياره خاك و يكديگر را شفا بخشيم!»
براي آموختن پيامهاي مهم و اساسي بوميان امريكا از همين امروز در زندگيتان رهنمودهاي زير را به كار گيريد:
• سپاسگزاري از مواهب زندگي را آويزه گوش كنيد و از آنچه تاكنون قدرش را نميدانستيد، شكرگزار باشيد. هر روز از نعمتهاي طبيعي نظير آفتاب، باران، هوا، درختان و زمين در دل سپاسگزار باشيد.
• از طريق ارتباط با سازمان محيط زيست، آگاهي خود را در زمينه تعادل زيست محيطي افزايش دهيد. در زمينه كاهش آلودگي هوا، حذف زبالهها و بازيافت آن هشيارانه تلاش كنيد. اعمال و رفتار خود شما ميتواند حرمت و تكريم زمين و عالم هستي را در شبكه مقدس زندگي تجديد كند.
• هر روز مدتي را در ارتباط با طبيعت و نظاره خاموش هوشمندي هر موجود زنده بگذرانيد؛ با پاي برهنه بر روي زمين گام برداريد، خاموش به تماشاي غروب آفتاب بنشينيد، به صداي اقيانوس و يا جويبار گوش فرا دهيد و با آنچه مايه تداوم و حمايت طبيعت است، ارتباط دوباره برقرار كنيد.
• به جاي اشاره به بيمبالاتي ديگران در آلوده كردن محيط زيست، در نگهداري آن سرمشقشان باشيد. قوطي آلومينيومي را كه برخي مردم در گوشهاي رهايش كردهاند برداريد و در سطل زباله بيندازيد. اجازه دهيد كه كودكان و نوجوانان شما را در حال انجام اين كار ببينند.
• دعاي اوجيب وي را تكرار كنيد. براي زيستن در پرتو عشق و افتخار در هر روز از زندگي، با توسل به اين دعا به شفاي زمين و يكديگر كمك كنيد.
دیدگاهتان را بنویسید